My Love for u
دیر فهمیدم... خیلی دیر.... "عزیزم"... "گلم"... "عشقم"... تکیه کلامش بود.... وقتی دو عاشق از هم جدا میشن ... دیگه نمی تونن مثل قبل دوست باشن.... چون به قلب همدیگه زخم زدن... نمی تونن دشمن همدیگه باشن... چون زمانی عاشق بودن... تنها می تونن آشناترین غریبه برای همدیگه باشن.... ***************************************** دلم یک دنیا تنهایی می خواهد با یک عالمه تو وتمام گوشه کنارهای آغوشت... دخترک برگشت چه بزرگ شده بود پرسیدم پس کبریتهایت کو؟ پوزخندی زد... گونه اش آتش بود ، سرخ، زرد... .............. گفتم می خواهم امشب با کبریتهای تو این سرزمین را به آتش بکشم دخترک نگاهی انداخت ،تنم لرزید.. گفت : کبریتهایم را نخریدند سالهاست تن می فروشم...... آدمی که منتظر است هیچ نشانه ای ندارد هیچ نشانه خاصی!!! فقط با هر صدایی بر می گردد....
نظرات شما عزیزان:
قالب جدید وبلاگ پيچك دات نت |